مبارزه طبقاتى در خلال دهه ۱۹۳۰ در اتحاد جماهير شوروى

پاکسازيها و محاکمات سياسى در حزب کمونيست

نويسنده: ماريو سوزا

مترجم: پيام پرتوى

کاميابيهاى اتحاد جماهير شوروى و تهديدات آلمان نازى

در اواسط دهه ١٩٣۰ وضعيت سياسى در حزب کمونيست اتحاد جماهير شوروى اينچنين بود. حزب کشور را به کسب کاميابيهايى٬ کارگران را در امر توليد و ساخت جامعه و دهقانان را با جنبش نيرومند تعاونيها در مناطق روستايى٬ هدايت نموده بود·

 

کشور به قدرتى جهانى مبدل شده بود که ميتوانست خود کفا باشد· زندگى اراٸه جنبه هاى زيباى خود را به کارگران عادى آغاز نمود٬ جنبه هايى که در گذشته هرگز تجربه ننموده بودند·

 

اما در اواسط دهه١٩٣۰ فاشيسم نيز به چنان موضعى نيرومندى در اروپا دست يافته بود که ميتوانست موجوديت اتحاد جماهير شوروى را مستقيما مورد تهديد قرار دهد.

 

هيتلر٬ پشتيبانى و تامين مالى شده توسط سرمايه داران بزرگ آلمانى در اواخر دهه١٩٢۰ ٬ حزب نازيها را بنيان و پيروزيهايى بزرگى را در انتخابات کشورى با نرخ بيکارى بالغ بر ١۰ ميليون نفر بدست آورد.

 

او در ژانويه ١٩٣٣ به عنوان صدر اعظم منصوب شد و نازيها قدرت را در آلمان بسرعت قبضه نمودند. البته دولت اتحاد جماهير شوروى پيشروى نازيها را در آلمان متذکر شده بود و بايد به طرحهايى در جهت توسعه دفاعى کشور ميانديـشيدند.

 

نازيها قدرت را از جمله با وعده نابودى کمونيستها و اتحاد جماهير شوروى بدست گرفته بودند·

نمايش نتايج انتخابات مجلس ١٩٢٨-١٩٣٢ در آلمان در راى گيرى ميليونى٣۰

پنج حزب بزرگ. ميزان بيکارى نيز در طى اين دوران محاسبه شده است.

 

 

١٩٢٤

١٩٢٨

١٩٣۰

١٩٣١

١٩٣٢

١٩٣٢

١٩٣٢

١٩٣٤

 

 

٢۰ مى

١٤ سپتامبر

 

٣١ جولاى

 

٦ نوامبر

 

سوسيال دمکراتها

 

٩.١

٨٬٦

 

٨٬۰

 

٧٬٣

 

کمونيستها

 

٣٬٣

٤٬٦

 

٥٬٣

 

٦٬۰

 

مرکز

 

٤٬٧

٥٬٢

 

٥٬٨

 

٥٬٣

 

ناسيوناليستها

 

٤٬٤

٢٬٥

 

٢٬٢

 

٣٬۰

 

نازيها

 

۰٬٨

٦٬٤

 

١٣٬٧

 

١١٬٧

 

بيکارى

٢ ميليون

 

 

٤ ميليون

 

٦ ميليون

 

١۰ ميليون

نمايش نتايج انتخابات پارلمان ١٩٢٨-٣٢ در آلمان٣١

تعداد کرسيهاى پارلمان

 

 

١٩٢٨

١٩٣۰

١٩٣٢

١٩٣٢

١٩٣٣

 

٢۰ مى

١٤ سپتامبر

٣١ جولاى

٦ نوامبر

٤ مارس

سوسيال دمکراتها

١٥٣

١٤٣

١٣٣

١٢١

١٢۰

کمونيستها

٥٤

٧٧

٨٩

١۰۰

٨١

مرکز

٦٢

٦٨

٧٥

٧١

٧٣

ناسيوناليستها

٧٣

٤١

٣٧

٥١

٥٢

نازيها

١٢

١۰٧

٢٣۰

١٩٦

٢٨٨

حزب مردم باواريا

١٦

١٩

٢٢

١٩

١٩

حزب مردم آلمان

٤٥

٣۰

٧

١١

٢

جدايى خواهان آلمان

٢٥

٢۰

٤

٢

٥

حزب اقتصاد آلمان

٢٣

٢٣

٢

٢

۰

بقيه احزاب

٢٨

٤٩

٩

٩

٧

مجموع

٤٩١

٥٧٧

٦۰٨

٥٨٢

٦٤٧

 

 

توجه داشته باشيد که هيتلر در ٣۰ ژانويه ١٩٣٣ قدرت را بدست گرفت و اينکه انتخابات در ٤ مارس ١٩٣٣ ٬ زمانيکه نازيها بر مسند قدرت تکيه زده بودند٬ انجام شد·

 

اين آخرين انتخاباتى بود که با شرکت تعداد بسيارى از احزاب صورت ميگرفت. نازيها يک هفته قبل از آغاز انتخابات اعضاى حزب کمونيست را در DKP به دروغ متهم نمودند که در تاريخ ٢٧ فوريه پارلمان را در برلين به آتش کشيده بودند.

 

حزب کمونيست در خلال هفته هاى انتخابات بصورت بيرحمانه اى ممنوع اعلام شد. هزاران تن از اعضاى آن در زمان برگزارى انتخابات در اردوگاههاى کار اجبارى زندانى و صدها تن از رفقاى برجسته بوسيله گشتاپو ترور شدند.

 

با اينحال و با توجه به شرايط٬ نتيجه انتخابات براى حزب بسيار موفقيت آميز بود: ٤٬٦ ميليون راى.

 

بدليل وجود آزاديهاى محدود موجود در پايان دهه ١٩٢۰ در آلمان و تا بدست گيرى قدرت توسط هيتلر کمونيستها در مبارزه طبقاتى خود٬ طبقه در مقابل طبقه٬ حمايت بخش بزرگى از کارگران آلمان را جلب خود نموده بودند. همزمان از محبوبيت سوسيال دمکراتهاى آلمانى٬ بخاطر سياست همکارى طبقاتيشان٬ بشدت کاسته شده بود.

 

آلمان نازى که با گذشت زمان قدرت نظاميش افزايش ميافت تهديدى بود بر عليه اتحاد جماهير شوروى.

 

هيتلر در اواسط دهه١٩٣۰ ٬در حاليکه هدفش مبدل نمودن کشور به يکى از نيرومندترين ارتشهاى اروپا بود٬ به کليه معاهدات بين المللى که تسليحات آلمان را محدود ميکرد بى اعتنايى نمود·

 

در سال ١٩٣٧ در مقابل ٢۰۰۰ فروند هواپيماى نظامى آلمان نازى٬ فرانسه فقط داراى ١٣۰۰ فروند هواپيما نظامى و صاحب نيمى از تعداد هواپيماى بمب افکن آلمان بود. شمار تانکهاى موجود در فرانسه به بيش از چند صد دستگاه نميرسيد اما آلمان در همان زمان هزاران نمونه آنرا در اختيار داشت. اتحاد جماهير شوروى به سهم خود بازسازى نظامى عظيمى را بعنوان بخشى از آمادگيهاى رزمى بر عليه آلمان نازى آغاز نموده بود.

 

بودجه بازسازى نظامى سال ١٩٣٧ –ه ارتش اتحاد جماهير شوروى دو برابر بودجه نظامى هر دو کشور انگليس و فرانسه بود.

 

کشور بيش از هر زمان ديگرى به يک حزب کمونيست بالنده نياز داشت٬ حزبى که ميتوانست جامعه را در جنگ دفاعى که آنها به خوبى از وقوع آن اطلاع داشتند هدايت نمايد.

 

به همين دليل مبارزه با بروکراسى و فساد در حزب کمونيست اتحاد جماهير شوروى٬ براى حزبى که در حقيقت توسط اعضاى اوليه هدايت ميشد٬ به مسئله مهمى مبدل شده بود.

دادگاه بر عليه مرکز ترتسکى – زينويف ١٩-٢٤ اوت ١٩٣٦ (دادگاه زينويف – کامنف)

پس از دادگاه قاتل کيروف٬ نيکلايف٬ و گروه تروريستى لنينگراد٬ دادگاه زينويف٬ کامنف و ديگران در ژانويه ١٩٣٥ ٬ سوء ظنهايى در مورد وجود گروههاى مخالف بيشتر در اتحاد جماهير شوروى برانگيخته شد٬ گروههايى که ترور و حملات را طراحى و اينکه بخشى از توطئه اى بودند که هدفش سرنگونى دولت اتحاد جماهير شوروى بود.

 

بد گمانيهاى توسعه يافته از تحقيقات گروه لنينگرادى نيکلايف و ارتباطات آن با گروه زينويف-کامنف٬ نشان از وجود وجه مشترکى ميان اين گروههاى تروريستى داشت – آنها از جانب مرکزى الهام گرفته و رهبرى ميشدند٬ مرکزى متشکل از اعضاى مهم اپوزيسيون محکوم شده به زندان و تبعيد در دادگاه زينويف – کامنف در ژانويه ١٩٣٥·

 

اين امر در شرايط حاکم بر آنزمان اتحاد جماهير شوروى از اهميت بسيار عظيمى برخوردار بود. لحظه اى حياتى٬ با توجه به تهديدات آلمان نازى٬ افکار بايد در عوض بسوى تلاشى مشترک هدايت ميشد٬ تلاشى براى ساخت و تجهيز کشور بمنظور مقابله با نازيسم.

 

در اواسط سال ١٩٣٥ تحقيقات جديدى بر عليه سياستمداران بلند پايه قديمى و کارمندان گروه زينويف – کامنف و فعاليتهاى آنان طى سالهاى قبل به جريان افتاد. اين تحقيقات در سال ١٩٣٦ به  دادگاهى بر عليه مرکز ترتسکى – زينويف يا "مرکز مسکو" منجر شد·

 

۱۶ تن از ترتسکيستهاى قديمى و هواداران زينويف٬ اغلب آنها کارمندان بلند پايه قديمى در حزب کمونيست و دولت٬ (زينويف٬ کامنف٬ باکايف٬ تر واگانيان٬ آى. اسميرنوف٬ باياکوف٬  Mratjkovski٬ Dreitzer٬ گولزمن٬ رين گولد٬ پيکل٬ اولبرگ٬ Berman-Jurip٬ فريتز ديويد  [Krugljanski]٬ ان لورى٬ ام لورى) به همدستى با سازمان ترتسکى در آلمان نازى٬ خرابکارى٬ جاسوسى٬ فعاليتهاى تروريستى و سازماندهى حمله به شخصيتهاى برجسته در دولت اتحاد جماهير شوروى و حزب کمونيست متهم شدند.

 

مخالفان سياسى قديمى به اعمال خشونت سازمان داده شده روى آورده بودند. متهمان٬ شکست خورده در راى گيرى حزبى سال ١٩٢٧ در مورد موضع سياسى حزب٬ که در آن کمتر از يک درصد از آرا را بدست آورده بودند٬ خشونت و کودتاى دولتى را به عنوان تنها امکان دستيابى به قدرت سياسى در اتحاد جماهير شوروى انتخاب نموده بودند.

 

نتايج خيره کننده از توليد-ه اولين برنامه پنج ساله و کشاورزى تعاونى متهمان را از لحاظ سياسى منزوى تر و نتايج توليد جايى را براى يک برنامه سياسى برعليه دولت باقى نگذاشته بود.

[30] Tysklands kommunistiska parti och kampen mot fascismens perioden 1928-1935, Stockholm 1974, s 21.

[31] Nordisk Familjebok, band 19, Malmφ 1933, s 944.